طبق برخی تحقیقات نشان داده شده است که معمولا از هر ده فعالیت جدیدی که آغاز به کار می کنند، حدود هشت کسب و کار طی ۱۸ماه نخست با شکست مواجه می شوند و طبق بررسی های دیگری نیز این رقم، ۹۰ درصد عنوان شده است. البته در بسیاری از مواقع کسب و کارهای جدید شاید در ظاهر باشکست مواجه نشوند اما نمیتوانند ارتباط مناسبی در صنعت خود با مصرف کنندگان برقرار کنند و سیر حرکت آنها ثابت و بدون هیچ گونه موفقیت یا تغییری است.
از طرفی دیگر کسب و کارهایی وجود دارند که شاید با شکست و مشکلات فروانی رو به رو می شوند اما به سرعت می توانند وضعیت خود را بهبود ببخشند و به دوران شکوفایی و پیشرفت بازگردند. برای مثال می توان به کمپانی بزرگ اپل اشاره کرد که در ابتدا با بحران مالی و ورشکستگی روبه رو شد اما در حال حاضر از بزرگترین و معروفترین و در عین حال محبوب ترین برندهاست. این مثال نشان می دهد که وجود مشکلات فراوان و حتی شکست های ابتدایی در کار می توانند با طراحی مجدد برند و شروع دوباره با برنامه ریزی های هدفمند به کار و فعالیت خود ادامه دهند و موفق شوند و کسب و کار خود را حفظ کنند.
فراموش نکنید که کمپین طراحی مجدد برند و احیای یک برند فقط منوط به طراحی مجدد یک لوگو نیست. بلکه به ایجاد یک داستان جدید از برند، با اهداف جدید و خط مشی های استراتژیک تر و به دلایل وجودی و ماهیتی تازه نیازمند است.
در ادامه به برسی تمرین هایی کاربردی برای طراحی مجدد یک برند می پردازیم:
بررسی نقاط ضعف و قوت: گاه برای پیشرفت، بهتر است نگاهی به گذشته انداخته و نقاط ضعف و قوت سازمان خود را با صداقت هرچه تمام تر بررسی و ارزیابی کنیم. همچنین بررسی این نکته که چه چیزی شما را نسبت به رقبایتان متمایز می کند نیز حائز اهمیت است و آیا این تمایزات از بعد منفی است یا مثبت. شرکت ها و کسب و کارهایی که به دقت به بررسی عوامل خود می پردازند با دید بهتری می توانند بازار هدف خود را نیز ارزیابی کنند و ارتباط بهتری با مصرف کنندگان داشته باشند.
مطلب مرتبط:تجزیه و تحلیل سوات (SWOT) و ارائه ی تصویر مناسب از وضعیت فعلی برند و محصول
بازار هدف خود را به دقت ارزیابی کنید: به وفور دیده می شود که گاه شرکت ها پیشنهاداتی ارائه می کنند که با بخش بندی بازار هدف آنها هیچ تناسبی ندارد و گاه ناچار میشوند خدمت یا محصول ارائه شده ی خود را کمی تغییر دهند تا متناسب با بازار هدف آنها شود. آنچه باید رعایت شود، ارزیابی های چندین باره ی بازار هدف و بخش بندی مصرف کنندگان با توجه به نیازها و خواسته های آنان و در نهایت تولید متناسب با این بخش بندی ها می باشد. در حقیقت تطبیق میان نیازهای مصرف کنندگان و توانایی های یک سازمان امری حیاتی است.
مشخص کردن اینکه یک کالا یا خدمت چه منفعتی برای مصرف کنندگان دارد: تنها، توصیف ویژگی های یک محصول و تعریف بازار هدف آن کافی نیست. شرکت ها باید به این موضوع توجه داشته باشند که مصرف کنندگان چگونه از یک کالا یا خدمت استفاده می کنند؟ چه تجربه ای از این مصرف به دست می آورند؟ و آیا در آینده نیز تمایلی به استفاده از آن محصول خواهند داشت یا خیر؟ فرقی نمیکند که کسب و کار کوچکی دارید یا یک کمپانی تولید کننده ی بزرگ هستید، مهم این است که بدانید مردم چگونه با برند شما ارتباط برقرار خواهند کرد و برند شما چه چیزی به آنها ارائه میکند.
هویت و داستان برند خود را مشخص کنید: اینکه مصرف کنندگانتان بدانند هویت و ماهیت وجودی شما چیست امری مهم و اثرگذار است. داستان برند خود را برای مشتریانتان تشریح و توصیف کنید تا همگان بدانند اگر محصولی ارائه میکنید با هدف و برنامه ریزی مشخصی این کار انجام می پذیرد.
بهترین مبلغان، مشتریان راضی هستند: یکی از بهترین روش ها برای تبلیغ یک کسب و کار استفاده از گفتارهای دهان به دهان است که میان افراد ردوبدل می شود. تنها نمودارها، جداول و … نمیتواند برتری و متمایز بودن شما را ثابت کنند تا زمانی که افراد این سخن را از دیگران نشنوند. زمانی را به مشتریان خود اختصاص دهید و از آنها بخواهید تا مبلغ شما باشند و پیشنهادات ویژه نیز برای آنها در نظر بگیرید.
مشتریان مهم ترین بخش در هر کسب و کاری هستند: پس از مشخص شدن داستان و هویت برندتان و تعیین چشم اندازهای آتی وقت آن است که ارتباطات مناسبی با مصرف کنندگان خود برقرار کنید. می توان به دنبال طراحی یک شعار یا نماد خاص بود تا مشتریان به سادگی بتوانند شما را به یاد آورند. هرچه قدر روند کارها و فعالیت های شما و ارتباطاتتان با مصرف کنندگان با سهولت بیشتری انجام پذیرد، یادآوری کسب و کار شما برای آنها ساده تر خواهد بود و به سرعت به جایگاه مناسبی در ذهن افراد دست پیدا خواهید کرد.
مشتریان متفاوت، برخوردهای متفاوتی را نیاز دارند: حقیقت این است که محال است بتوانید به یک شکل واحد، محصول خود را به همه ی مصرف کنندگانتان بفروشید. مصرف کنندگان مختلف دارای سطح سواد متفاوت و درک و نگرش متفاوتی هستند و یک روش مشخص و یک روند از پیش تعیین شده نمیتواند نیاز همگان را برطرف کند. پس اطلاعات کافی و متفاوت در رابطه با محصول و خدمت خود در نظر داشته باشید و برای هر مصرف کننده با توجه به نیاز او توضیح دهید.
ارتباطات گسترده برقرار کنید: شبکه های اجتماعی مختلف و فضاهای مجازی نوع ارتباطات را به طور گسترده ای تغییر داده اند و تجربه های جدیدی از ارتباطات را ایجاد کرده اند. داشتن مشتریان و مخاطبان بیشتر در دنیای امروز به معنای ارتباطات گسترده تر است. پس ارتباطات هدفمند و برنامه ریزی شده ای برای خود در نظر بگیرید، در مباحث و رویدادهای مختلف شرکت داشته باشید، و فضای مجازی خود را نیز به درستی رهبری کنید.
به کار خود ایمان داشته باشید: با دقت فراوان اهداف و چشم اندازهای برند خود را طراحی کنید و از آن به بعد با اعتماد کامل به آنها حرکت کنید. اگر شما به عنوان صاحب یک کسب و کار به فعالیت های خود ایمان و اعتماد نداشته باشید مصرف کنندگان و مخاطبانتان هرگز به این باور دست پیدا نخواهند کرد.
شروع یک کسب و کار به تعهد نیاز دارد. برای احیای مجدد یک برند و قرار دادن آن در راه درست باید مدت زمانی را صرف بررسی ضعف ها و قوت های برند خود کنید، ارزش های برندتان را کشف کنید، نیاز مصرف کنندگان را در نظر بگیرید و در نهایت ارتباط درستی با مخاطبان خود برقرار کنید.
