قبل از اینکه در مورد نحوه برندسازی عاطفی صحبت کنیم، ابتدا به تعریف برند عاطفی می پردازیم.
برند عاطفی یا "برندسازی عاطفی" عبارتی است که در بازاریابی استفاده می شود و به طور مستقیم به قلب و ذهن مشتریان و همکاران شما نفوذ می کند. برندسازی عاطفی به جای استراتژی بازاریابی معمول در معرفی محصولات، علاقه مخاطبان را به خود جلب کرده و آنها از نظر احساسی با محصولات شما ارتباط برقرار می کنند.
ارتباط برقرار کردن با بعضی از مردم سخت است و شما را به فکر می اندازند که چرا آنها باید به محصول شما فکر کنند. از طریق برندسازی عاطفی، محصولات خود را شناسانده و مشتریان خود را با خدمت خود مرتبط می کنید.
آیا تبلیغی را تماشا کرده اید که فکر کنید به طور مستقیم با شما صحبت می کند؟
آیا تبلیغات مک دونالد یا کوکاکولارا دیده اید؟
در واقع آنها ردپایی در قلب شما خواهند گذاشت، زیرا عمدا احساسات شما را هدف قرار می دهند.
به این ترتیب، شما به یاد خواهید سپرد که چه احساسی می کنید و همیشه محصولات آنها را به یاد خواهید آورید.
این شرکت ها در برانگیختن احساسات برند مهارت دارند.
همچنین، بدلیل برندسازی عاطفی، مردم بیشتر محصولات آنها را حمایت می کنند.
حال که با مفهوم برند عاطفی آشنا شدید، وقت آن است که بدانید چگونه می توانید برند عاطفی خود را ایجاد کنید. طراحی برند عاطفی، استراتژی بازاریابی عمومی شما را به سطح بالاتر با لمس بیشتری می برد.
۱-از مشتری محوری به مردم محوری.
برندسازی عاطفی بیشتر ارتباط برقرار کردن با مشتریان و شرکایتان است. همانند آن است که شخصا با دل و ذهنشان صحبت می کنید. برندسازی عاطفی ایجاد احترام متقابل و جذب کردن است. از این نظر که مشتریان می آیند و می روند، کاری کنید که آنها احساس تعلق به شرکت شما کنند و بدانند که آنها بخشی از رشد و موفقیت شما هستند.
از کارکنان یا کارمندان خود شروع کنید.
مانند استارباکس باشید. آنها کارمندان شان را شرکای خود می خوانند. به این ترتیب کارکنان، احساس مسئولیت می کنند. حتی قبل از اینکه وارد فروشگاه آنها شوید، از شما استقبال می کنند. وقتی می توانید وفاداری مشتریان را به دست آورید که احساس کنند آنها را درک می کنید و حس تعلق خاطر داشته باشند.
۲- از محصولات یا سرویس به ایجاد تجربه.
موضوع فقط ارائه محصولات یا خدمات به مردم نیست. بلکه تجربه مشتری اهمیت بیشتری دارد.
چه احساسی به مشتری خود می دهید؟
آیا آنها لذت می برند، آیا سبب می شوید احساس خاصی کنند، و این امر باعث هیجان آنها می شود؟
افرادی از خدمات و محصولات شما حمایت می کنند، که احساس فوق العاده ای در آنها ایجاد کنید.
آیا تا به حال فکر کرده اید چرا برخی از شرکت ها هزینه زیادی بابت خدمات یا محصولات خود می گیرند؟
چون تنها کالا یا خدمات مطرح نیست، شما هزینه تجربه را نیز پرداخت می کنید.
در خرید آنلاین، از خرید گرفته تا زمانی که محصول به دست شما می رسد، آیا فکر می کنید تجربه مشتری خوبی ارائه داده اند؟
کروز رویال کارائیب یکی از معروف ترین کشتی های کروز است که نه تنها شما را به بهشت رویایی می برد، بلکه تجربه "لوکس" را نیز در شما ایجاد می کند.
در ابتدا شاید فکر کنید که بیش از حد هزینه می کنید اما مقایسه تجربه ای که دریافت می کنید با مبلغی که می پردازید، سخت است.
۳- از صداقت به اعتماد
صداقت با قابل اعتماد بودن متفاوت است. قابل اعتماد بودن این است که اطمینان دهید وعده ای که داده اید را به بهترین نحو ارائه می کنید. شاید شرکتی در بازار حرف اول را بزند، اما وقتی در جایی فریب کاری کند، باعث می شود که دیگر قابل اعتماد نباشند.
محبوبیت با یکپارچگی کل شرکت مساوی نیست.
شما می توانید واقعیت ها و دستاوردهای خود را بیان کنید، اما باید تضمین کنید که مشتری در اولویت اول شما بوده و حواستان به آنها است.
۴- از ارائه بهترین کیفیت به ترجیح خدمات یا محصولات شما.
بسیاری از شرکت ها برای داشتن مشتریان وفادار رقابت می کنند. این امر در همه صنایع طبیعی است. مردم به طور پیوسته در حال جستجو و تغییر عرضه کنندگان هستند. شرکت ها اطمینان حاصل می کنند که بهترین محصولات جهان را ارائه می کنند.
اما، با ایجاد احساس فوق العاده در مشتری و برقراری ارتباط با آنها، تبدیل به تامین کننده ترجیحی آنها می شوید. تجاربی که آنها از شما دارند، باعث برجسته شدن شما شده و آنها را متقاعد می کند که شما را نسبت به برندهای دیگر انتخاب کنند. و همه این موارد به ارتباط شما با آنها برمی گردد که سبب می شود شما را نسبت به دیگران ترجیح دهند. وقتی به برند مورد علاقه شان تبدیل شوید، تبلیغات دهان به دهان شما کمک می کند تا محصول یا خدمات خود را به بازار عرضه کنید.
۵-از معروفیت به الهام بخشی.
معروفیت مهم نیست. وقتی می توانید در قلب مردم نفوذ کنید که برای آنها الهام بخش باشید. الهام بخشیدن به مشتریانی که شما را به عنوان تامین کننده خود حمایت می کنند.
آیا تبلیغات Avon را مشاهده کرده اید؟
این شرکت نه تنها نیازهای زنان را تامین می کند، بلکه کسب و کار کوچکی نیز برای مشتریان خود پیشنهاد می کند. بنابراین آنها از این روش برای الهام بخشیدن به مردم استفاده می کنند. آنها زنان الهام بخشی را نشان می دهند که از یک زن خانه دار معمولی به صاحب کسب و کار تبدیل می شوند. شرکت هایی که از الهام بخشیدن استفاده می کنند، عمدتا مصرف کنندگان وفاداری دارند.
۶-از سخنگویی به گفتگو.
حرف بزنید و گوش کنید.
آیا تابحال به این موضوع فکر کرده اید که چرا در برخی از آگهی های بازرگانی شما را با یک سوال درگیر می کنند؟
به این دلیل است که گزینه ای برای پاسخ دادن شما می دهند. فقط ارائه نمی دهند بلکه به تعامل می پردازند. فقط شرکت یا محصولات و خدمات شما مهم نیست، بلکه افرادی که از شما حمایت می کنند و برنده شدن مشتری نیز مهم است. از آنها سوال بپرسید و توجه شان را جلب کنید. هم اکنون در فیس بوک و دیگر رسانه های اجتماعی رایج است که شرکت ها سوالی را از مصرف کننده در حساب کاربری خود می پرسند.
سوال پرسیدن امکان پاسخ و ارتباط شخصی با مشتری را فراهم می کند.
همچنین امکان صحبت کردن و به اشتراک گذاری تجربیات مشتری و توجه بیشتر آنها با پاسخ دادن به سوال فراهم می شود.این کار ممکن است وقت گیر باشد، اما موجب رابطه سازی با آنها می شود.
7 – از خدمات به رابطه.
با ارائه خدمات، با مشتری ارتباط برقرار می کنید. شما رابطه بده بستان ایجاد می کنید. شرکت های زیادی وجود دارد که خدمات ارائه می دهند؛ اما فقط چند شرکت می توانند رابطه برقرار کنند. باز تاکید می کنیم تجربه ای که مشتری از برند و شرکت شما دارد، مهم است. این ارتباطی است که شما با برندسازی عاطفی ایجاد می کنید.
این کار به مصرف کنندگان اطلاع می دهد که شما می دانید چه می خواهند و چیزی را پیشنهاد می کنید که می تواند مشکلات آنها را حل کند.
آیا به تبلیغات صابون های ظرفشویی توجه کرده اید؟ آنها محصولی ارائه می دهند که می تواند به تمیز کردن ظروف شما کمک کند و در عین حال باعث مشکلات پوستی نمی شود. آنها نگرانی شما را می فهمند و درک می کنند.
آنها به این روش، با مصرف کنندگانی ارتباط برقرار می کنند که بعد از ظرفشویی به مشکلات دست خود فکر می کنند. ارتباط با مشتری در رابطه با برند بسیار مهم است.
چگونه برندسازی عاطفی را پیاده کنید؟
شما باید استراتژی های برندسازی عاطفی زیر را در هر بخش شرکت بکار ببرید. این تحولات به داخل و بیرون بهتر شرکت شما کمک خواهد کرد. اگر همه بتوانند از استراتژی برندسازی عاطفی بهره ببرند، ارزش کار خود و ارزش کسب و کار خود را مشاهده خواهند کرد. اگر این استراتژی ها را در قلب افرادی که برای شما کار می کنند بکارید، سخت تر کار خواهند کرد، زیرا از اهداف پشت پرده باخبر هستند.
گاهی اوقات برای به دست آوردن مصرف کنندگان و شرکای وفادار بیشتر، کافیست محصولات یا خدمات شما لمس شود. برندسازی عاطفی نشان می دهد که شما به مشتری اهمیت می دهید، و محصولات یا خدمات شما ادامه این اهمیت دادن شماست.
آیا آماده هستید قلب شرکت را به مردم نشان دهید؟
هر چه بیشتر هویت برند عاطفی خود را گسترش دهید، میزان دسترسی به بازار شما، بیشتر خواهد بود. بنرهای تبلیغاتی داشته باشید، به روز باشید و ارتباط سازی کنید.
اجازه دهید این مقاله را با این جملات پایان دهیم.
برند عاطفی هنگامی که اصیل باشید، بیشتر نتیجه می دهد. مصرف کنندگان تفاوت بین اصیل و جعلی را درک می کنند. برندسازی عاطفی باید اصیل و کامل باشد.
شما باید در تمام زمینه های برند خود اصیل باشید. چشم انداز و سفیر برند، باید به گونه ای اصیل باشند که در کل شرکت دیده شود. در ابتدا احساس می کنید که تظاهر به این کار می کنید، اما در نهایت، به آن عادت خواهید کرد و برندسازی عاطفی در شرکت شما اهمیت پیدا خواهد کرد.
تظاهر کنید تا موفق شوید!
شما می توانید این کار را تا زمانی که پیشرفت کنید و تا زمانی که شرکت شما اهمیت اصیل را به مشتریان نشان دهد، انجام دهید. برندسازی عاطفی باید طبیعی و بدون اجبار باشد. برندسازی عاطفی مانند دو قلبی است که در حال ارتباط با هم هستند و روشی برای جلب علاقه در بازار جدید و در عین حال حفظ وفاداری مصرف کنندگان است. طراحی برندسازی عاطفی مثل اینست که قلب خود را باز می کنید؛ مردم نیات شما را خواهند دید؛ مردم متوجه خواهند شد که آیا اصیل هستید یا جعلی! اصالت را حفظ کنید و در قلب مشتری جا باز کنید.
