نگاهی تحلیلی به فرآیند بسیار پیچیده و پر اهمیت برند سازی جغرافیایی
همانطور که در مطالب گذشته نیز به آن پرداختیم برای تحقق برند ملی عوامل بسیاری تاثیر گذارند که هر یک در جایگاه خود می تواند نقش تعیین کننده ای را ایفا نماید یکی از عوامل تاثیرگذار پرداختن به مقاصد گردشگری توسط کشور هاست، چرا که بهترین راهکار برای صادر کردن فرهنگ، آداب و رسوم و محصولات بومی و در نهایت ارتباط و تعامل با دنیای بین الملل است. برای موفقیت در توسعه برند های مقاصد گردشگری عواملی تاثیر گذاری وجود دارد شامل موارد ذیل است
- درک صحیح بخش های اصلی بازار مقصد، یعنی به عبارت دیگر تعریف صحیح از ارزش پیشنهادی که یک مقصد در قالب گردشگری می تواند به مخاطبین داخلی و خارجی خود ارائه نماید. این ارزش ها می تواند سرویس و خدمت فیزیکی باشد، یا یک حسی که در مخاطبین خلق می کند. به عنوان مثال علاوه بر خدمات و سرویس های ارائه شده مسلما حس حضور در موناکو فرانسه با پاتایای تایلند متفاوت است و در ارتباطات کلامی و تبلیغات دهان به دهان نقش عمده در معرفی یا توصیه به دیگران ایجاد می کند .
- درک روشنی از جایگاه رقابتی مقصد، یکی از نکاتی که بسیار باید به آن توجه کرد شناخت جایگاه رقابتی مقصد است یعنی شناسایی عوامل تاثیر گذار درونی که همان نقاط و قوت و ضعف مقاصد گردشگری است اینکه مقصد مورد نظر چه مزیت هایی و چه معایب بالفعل و بالقوه ای دارد.
- انجام تحقیقات کمی و کیفی مصرف کنندگان که در حقیقت بررسی کنیم انگیزه های مخاطبین از سفر به مقاصد مختلف را و همچنین بررسی احساسات وعواطفی که مردم خواه ناخواه با آن درگیر می شوند. این اطلاعات این کمک را برای تدوین گران حوزه برند سازی گردشگری می کند، تا بتوانند کمپین های تبلیغاتی متناسب تری طرح ریزی نمایند.
- رهبری مقامات عالی رتبه برای تحقق این امر بزرگ و همچنین حمایتشان می تواند به تسریع فرآیند کمک شایانی نماید، مقامات عالی رتبه ای جون رئیس جمهور، معاونین مرتبط، رئیس سازمان های گردشگردی و سایر اعضای دولت و مجلس در این اتفاق تاثیر بسیار پررنگی دارند .
- برنامه ریزی دقیق و یکپارچه عوامل تحقق برند نقش چشمگیری در تحقق این مهم دارد بگونه ای که هر چقدر برنامه ریزی واقعگرا تر و منسجم تر طرح ریزی گردد اجرا که وابسته به این رخداد است، آسانتر و منظم تر خواهد بود و همیشه بزرگترین مشکلات در عدم برنامه ریزی و یا عدم برنامه ریزی کارآمد رخ می دهد .
- مشارکت ذی نفعان اینکه فرهگی ایجاد گردد تا تمامی عوامل مستقیم و غیر مستقیم بتوانند در این فرآیند سهیم باشند و تماشاچی و نظاره گر نباشند چرا که هر چقدر تعداد مشارکت کنندگان در این کارزار بزرگ ملی بیشتر باشد، نتایج بهتر و بیشتری حاصل می شود . مردم جز اصلی ذی نفعان در مقاصد گردشگری هستند و سهیم کردن آنها در تحقق برند مقاصد گردشگری و در نهایت در برند ملی می تواند نیروی محرکه و توان مضاعفی باشد برای رسیدن به اهداف تدوین شده .
- پایش مداوم تاثیر برند و تناسب آن با بخش های اصلی در بازار. در تدوین استراتژی اولین گزینه ای که پس از اجرا لحاظ می گردد گزینه ارزیابی ست و یکی از روش های ارزیابی، پایش است . در تدوین و برنامه ریزی می بایست همیشه این رویکرد مد نظر گرفته شود چرا که نتایج بدست آمده در این پایش ها و ارزیابی ها می تواند مسیر پیش رو را تصحیح نماید.
- تعهد طولانی به خلق ارزش ویژه برند برای مقاصد گردشگری. بازاریابی و برندینگ فرآیند هایی هستند که در گذر زمان اثربخش و نتیجه دار میشوند و اینک توقع داشته باشیم تا در چشم بهم زدنی اتفاقات بزرگی در تحقق برند رخ دهد تصوری است کاملا اشتباه، چرا که باید به مخاطبین اجازه تجربه دهیم و این تجربه ی مخاطبین است که ماندگاری ایجاد می کند .
- ایجاد ذهنیتی در سازمان گردشگری که برند، محور تمام ارتباطات بازاریابی است یعنی تمامی فرآیند های بازاریابی در راستای تحقق برند باید صورت پذیرد و هر گونه رفتار های جزیره ای می تواند حکم سم برای کل سیستم را داشته باشد.
- آخرین عامل مهمی که نقش حیاتی در تحقق برند دارد داشتن سیستم قوی مدیریت برند است که بتواند تمامی فرآیند های وابسته را مدیریت و یکپارچه نماید. البته باید اشاره کرد تحقق این سیستم قوی مدیریت نیازمند ازریابی و گزینش صحیح پست های کلیدی است چرا که در این حوزه نمی تواند براساس شواهد و روندهای گذشتگان حرکت کرد و مستلزم جاری سازی دانش روز جهانی است.
نویسنده: مهرداد انوری
دکترای مدیریت کسب و کار
مدرس و مشاور توسعه کسب و کار
سلسله مباحث تخصصی برند سازی جغرافیایی(حوزه برندملی، شهری، مکان، گردشگری)
.
بخــوانیـــــد، بیـــاموزیـــــد، قدرتـــــمند شوید
برندابات مرجع تحلیلی، آموزشی برندینگ، بازاریابی، تبلیغات
