بعد از اجرای تحریمهای بین المللی علیه کشورمان و اتفاقاتی که به سبب آن در ایران رخ داد، به نظر میرسد صاحبان کسب و کار تغییرات عمدهای در رفتار و سبک اجرای برنامههای خود، خواسته یا ناخواسته، ایجاد کردهاند. متاسفانه بسیاری از مشکلات تاریخی و نگرشهای نادرست که همیشه گریبانگیر ایرانیان در طول سالها بوده است، اینبار در کسب و کارهای مختلف سر باز کرده و اصطلاحاً بیزنسیهای سرگشته، بدنبال بیراه های دست نیافتنی گام برمیدارند. شاید اندکی هم الگوبرداری نادرست از نمونه های جهانی و تغییر نسل و فرهنگ تا حدودی شرایط را عوض کرده باشد اما به هر صورت به نظر نمیرسد این رفتار نامشخص از عمده فعالین اقتصادی نتیجۀ معقول و موفقیت آمیزی در پی نداشته باشد. در این یادداشت سعی بر آن دارم تا بتوانیم عمق اندکی از این رفتارهای نادرست را واکاوی کنیم و آسیبهای آنرا بازشناسی نماییم.
تا چند سال پیش اگر به عنوان بازدیدکننده یا شرکتکننده در نمایشگاه نفت و گاز شرکت میکردید حتماً بدنبال نتیجهای مشخص بودید. یا از یک شرکت پتروشیمی میآمدید، یا قطعه ساز نفت بودید یا دانشجوی مهندسی که تمایل به کسب دانشهای مرتبط در این زمینه دارید. در تمام عرصههای تجاری دیگر نیز چنین بود و افراد بدرستی، در توان و تخیل خود ورود به عرصههای ناهمگون را نه میدیدند و نه میپسندیدند. از قدیم پدران ما هم تاکید داشتند که یک حرفه را انتخاب کن و در همان راه حرکت کن. اما به مرور زمان معنای چنین تفکراتی تغییر کرده است.
در سالهای اخیر شاهد هستیم که در واقع همه، همه کار میکنند و عملاً در هیچکدام هم موفق نیستند. نکتۀ اصلی اینجاست که چرا ما به این سمت رفتهایم؟ شاید این تغییر نگرشها چند دلیل موازی داشته باشد. در وهلۀ اول فشارهای اقتصادی بر صنایع مختلف دلیل تغییر جهت صاحبان سرمایه و کسب و کار است. پس از افول اقتصادی معاصر که بر فضای کسب و کار سایه افکند، بسیاری از فعالین گمان کردند که راه را اشتباه آمدهاند. آنها سعی در جبران مافات و ارزشهای از دست رفتۀ خود به هر دری میزنند تا بتوانند بار دیگر روزهای خوب را تجربه کنند. با همین استراتژی تولیدکنندۀ دیروز تبدیل به دلال، فروشنده، واردکننده، طراح، صادرکننده و حتی مدرس و مشاور میشود و خلاصۀ مطلب آچار فرانسۀ نه فقط کسب و کاری که در آن مجرب است، بلکه هرگونه فعالیتی که به نظر میرسد شاید منجر به حصول درآمد مالی بیشتر شود، میگردد.
نکتۀ بعدی دریافت غلط معنی تغییر آرایش کسب و کار در دورهای است که ما در آن زندگی میکنیم. امروز با خلق استارت اپ ها و ایجاد فضایی پویا در دنیا، سرمایه گذاران زندگی پرریسک تر و در عین حال جذابتری را تجربه میکنند. سرمایه گذاری و برنامه ریزی بر کسب و کارهای خلاق، جدید و پر انرژی توانسته است روح متفاوتی را بر دنیای کسب و کار بدمد. اما نکته اینجاست که سرمایهگذاری و اراده برای این کار خود یک شغل مشخص محسوب میشود. در ایران سرمایه گذار بیشتر شبیه صاحب مغازه عمل میکند که پادو استخدام کرده است!!! حق دخالت در همه موارد را به خود میدهد و همین امر سبب میشود تا تجارت موردنظر از مسیر صحیح خارج گردد. او لحظه لحظه سرمایۀ خود را میپاید و گمان میکند تخصص بیشتری از فعال صنعتی یا تجاری دارد.
مراقبت از سرمایه موضوع نادرست و عجیبی نیست اما رسم بر آن است که حتی اگر شما شخصی را برای منسبی استخدام میکنید، در استخدام خود تمام شرایط و موارد را بسنجید و وسواس خود را بکار بندید و پس از آن فرد را برای انجام وظایف آزاد بگذارید. در بحث سرمایه گذاری که این آزادی عمل بسیار فراتر از استخدام است متاسفانه سرمایه گذاران در بسیاری از مواقع دخالت مستقیم دارند.
نکتۀ بعدی که باعث میشود تبلیغاتچی تجارت چای داشته باشد و قطعه ساز تبدیل به بروکر نفتی شود، فرهنگ است. چند صباحی است استراتژی کنشهای “یک شبه پولدار شدن” جایگزین نگاه تلاشگرانه و صبور فعالین اقتصادی شده است. تفکراتی که سالهاست رویایی واهی را در شریان بازار به جریان انداخته است و نتیجۀ آن اختلاسهای سرسام آور، سیستمهای بازاریابی شبکهای ناصحیح، حرکتها و ریسکهای نامعقولانه، عدم درک مناسب نیروی کار جوان و … است. همه بدنبال فعالیتهای محیرالعقولاند که بدون ریسک، بدون تلاش، بدون فکر و بدون آگاهی درآمد فراوان و در حداقل زمان داشته باشند و به اعتقاد من این نگرش بیشتر شبیه یک بیماری روحی است تا تصور غلط!!
تمام این پارامترها که در اینجا به اختصار بدان پرداختیم، دست به دست هم میدهند تا در بازار ایران هم اکنون سرگشتگی ناهمگونی موج بزند و اتفاقاً بخش ناراحتکنندۀ ماجرا آنجاست که ادامۀ این روند به مدتدار شدن آن کمک میکند. ایجاد کسب و کارها با حداقل سرمایه، ریسک، دانش، صبر و چشمانداز باعث میشود روندی مذبوحانه را طی کنند و شکستهای ممتد، اعتماد بنفس کسب و کار را از بین میبرد. کار به کاردان سپرده نمیشود و در اختیارات متخصصان تصرف میشود. بدلیل عدم وجود چشمانداز و ماموریت مشخص بسیاری از استخدام ها و سرمایه ها هدر میرود و صاحب کسب وکار خود نمیداند قرار است دقیقاً چه اتفاقی بیفتد و از سرمایه ها چگونه استفاده شود. تنها نقطۀ خوشبینانه آنجاست که به نظر میرسد با طی این دوران گذر، کمکم فعالین اقتصادی با چنین شرایطی آشنایی بیشتری پیدا کنند و در جهت هدفمند ساختن سرمایه های مادی و معنوی خود گام بردارند.
منبع: روزنامه فرصت امروز
کلیه حقوق مادی و معنوی متعلق به وب سایت BrandAbout میباشد . کپی برداری فقط با ذکر منبع مجاز می باشد.