
شبه جزیره ایبری که اسپانیا و پرتغال را در خود جای داده دارای تاریخچه طولانی در دادوستد است و همچنین کانونی عمده برای جذب گردشگر به شمار میرود. تاسیس اولین مرزهای پرتغال در سال ۱۱۴۳ میلادی باعث شده که این کشور یکی از کهنترین کشورهای جهان به شمار رود. در اوایل قرن ۲۰ پرتغال توانست شهر استوریل را که مورد توجه اشراف اروپایی و پادشاهان چند کشور بود، به کانونی مسکونی- تفریحی تبدیل کند. از آنجایی که طی جنگ جهانی دوم پرتغال کشور بیطرفی بود، استوریل به تفرجگاهی لوکس برای جاسوسان و افرادی تبدیل شد که میخواستند مدتی از جنگ به دور باشند. طی دوران توسعه گردشگری انبوه نیز، جزیره آلگاروه بهخوبی توسعه یافت تا از اثرات مخرب مشاهده شده در بسیاری از مقاصد گردشگری در حوزه دریای مدیترانهای جلوگیری شود.
در کشور پرتغال با جمعیت ۱۰ میلیون نفری، گردشگری در قیاس با سایر بخشهای اقتصادی در جایگاه بالاتری قرار گرفته است و در سال ۲۰۱۵ بالغ بر ۴/ ۱۶ درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور را به خود اختصاص داده و باعث اشتغال بیش از ۸۰۰ هزار نفر شده است. میراث غنی، چشماندازهای زیبا، میهماننوازی گرم و زیرساختها و تجهیزات مدرن، این کشور را در زمره ۲۰ کشور پربازدید دنیا قرار داده است. در سال ۲۰۱۵ بیش از ۱۰ میلیون گردشگر از این کشور بازدید کردند. در سال ۲۰۱۲ جایزه «بهترین مقصد گردشگری گلف» به پرتغال اختصاص یافت و الگاروه جایزه «بهترین مقصد گردشگری با انگیزههای لذتجویانه» را به خود اختصاص داد.
در واقع جغرافیای گردشگری پرتغال را میتوان به پنج منطقه تقسیمبندی کرد: استوریل مهمترین تفرجگاه گردشگرپذیر و مورد توجه گردشگران داخلی و خارجی است فاطیما که مرکز زیارتی رو به رشد بهشمار میرود، فیگوئرا دافوش که تفرجگاه ساحلی و کازینو و عمدتا مورد تقاضای گردشگران داخلی و گردشگران اسپانیایی است، اسپینیو و همچنین پووا دوارزیم به عنوان دو کانون گردشگرپذیر ساحلی که در منطقه شمالی در این کشور واقع شدهاند.
تاریخچه گردشگری در پرتغال
ریشه گردشگری در پرتغال به تمدنهایی باستانی بازمیگردد که شبه جزیره ایبری را اشغال کردند و با تاسیس پادشاهی پرتغال در قرن ۱۲ سنگ بنای بخشهای عظیمی از میراث کنونی این کشور نهاده شد. ظهور گردشگری در پرتغال مدرن در بین سالهای ۱۹۱۰ تا ۱۹۷۰ رخ داد و «انجمن بازاریابی پرتغال» که در سال ۱۹۰۶ شکل گرفت اولین نهاد گردشگری پرتغال بود که با هدف افزایش آگاهی دولت نسبت به میراث بالقوه کشور و توسعه زیرساختها برای تقویت گردشگری ملی ایجاد شد.
در اوایل قرن بیستم، دولت پرتغال تصمیم به ایجاد اولین سازمان رسمی گردشگری گرفت که در سال ۱۹۱۱ مسوول اجرای برخی از سیاستگذاریهای انجام شده توسط «انجمن بازاریابی پرتغال» شد. یک دهه بعد، دولت با ایجاد دفاتر محلی گردشگری در مناطق مختلف این کشور مسوولیت مدیریت گردشگری را به آنها برونسپاری کرد. از دیگر اقدامات دولت تاسیس خطوط هوایی پرتغال و ایجاد واحدهای اقامتی و مراکز تفریحی در جزایر این کشور بود. با فروپاشی رژیم توتالیتر در آوریل ۱۹۷۴ و برقراری دموکراسی در این کشور، بخش گردشگری توانست جان تازهای بگیرد. بهرغم تلاشهایی که طی حاکمیت دیکتاتوری برای جلوگیری از توسعه گردشگری در این کشور صورت گرفته بود، از دهه ۶۰ میلادی به بعد گردشگری در پرتغال به تدریج در حال رشد بوده است. پس از انقلاب آوریل ۱۹۷۴ در این کشور، سیاستگذاری ملی با تمرکز بر توسعه اقتصادی و اجتماعی و برقراری دموکراسی در مناطق این کشور انجام شد و گردشگری به خاطر ظرفیت بالقوهای که داشت در سند برنامهریزی راهبردی کشور جای گرفت.
در دهه ۸۰ با پیوستن این کشور به اتحادیه اروپا، سرمایهگذاری عظیم برای بهبود زیرساختها در این کشور که مورد غفلت رژیم پیشین قرار گرفته بود، در دستور کار قرار گرفت. گردشگری زیر چتر وزارت تجارت و گردشگری به فعالیت خود ادامه داد و ۶ سازمان ملی گردشگری برای برنامهریزی و سیاستگذاری گردشگری به وجود آمدند. برهمین اساس، اولین برنامه جامع گردشگری این کشور بین سالهای ۱۹۸۶تا ۱۹۸۹ تدوین شد. در اوایل قرن ۲۱ برنامهریزی و نظام گردشگری در این کشور دستخوش تغییراتی شد. در قرن ۲۰ به مثابه سایر کشورهای اروپایی، دولتهای سوسیالیست در این کشور حاکم بود؛ این در حالی است که در سال ۲۰۱۱ ائتلاف حزب محافظه کار در این کشور شکل گرفت و باعث کاهش نقش دولت در برنامهریزی گردشگری شد و واگذاری امور گردشگری به بخش خصوصی را به همراه داشت. در ادامه، بحران یورو، بحران بدهی عمومی و کسری بودجه در این کشور را به ارمغان آورد و باعث از دست دادن رقابتپذیری گردشگری این کشور شد؛ تا آنجا که بر اساس شاخصهای رقابتپذیری سفر و گردشگری در سال ۲۰۱۵ پرتغال در جایگاه ۱۵ قرار گرفت.
در سطح ملی، ذینفعان و منافع آنها در برنامهریزیها و سیاستگذاریها مورد توجه قرار میگیرد. در سطح منطقهای نیز دولتهای منطقهای نقش پررنگی در اداره و برنامهریزی گردشگری ایفا میکنند. برنامهریزی گردشگری در سطح محلی هم توسط شهرداریها و شوراهای محلی انجام میگیرد. از دیگر وظایف شوراهای محلی نیز درجهبندی واحدهای اقامتی و رستورانها است و با تشکیل شورای مشورتی گردشگری بر بحث کیفیت خدمات گردشگری نظارت دارند. این شورا همچنین وظیفه ایجاد مراکز اطلاعرسانی گردشگری، معرفی راهنماهای محلی، رزرو اقامت، اجاره خودرو و… را بر عهده دارند.
منبع:دنیای اقتصاد
سیامک سیفی/ دانشجوی دکترای گردشگری دانشگاه پانتئون سوربن فرانسه
سیدمهدی طباطبایی/ کارشناس ارشد بازاریابی گردشگری