خانه مقالات بازاریابی سهم بیشتر در بازار کوچکتر

سهم بیشتر در بازار کوچکتر

6 ثانیه خوانده شده
۰
استراتژی دوران رکود

انتخابات تمام شد اما مسیر درازی تا تحقق وعده های منتخبین و آرزوهای رای دهندگان باقی است. مسیری که به نظر نمی رسد بدون تلاش همه جانبه و اتخاذ راهبردهای مناسب به مقصد برسد. در واقع این ما هستیم که چرخ ها را با نیروی مضاعف و در جهت درست به حرکت درمی آوریم و سیاستمداران تنها بر آن سوارند!! کشورها دائماً از نظر اقتصادی با یکی از چرخه های تجاری رو به رو هستند. این چرخه ها شامل رکود، رونق، بحران و بهبود می باشد که هر کدام از این حالت ها شرایط ویژه مربوط به خودشان را دارند. از اوایل دهۀ هشتاد و زمانی که تحریم‌‌های اقتصادی شامل تحریم نفتی، تحریم مالی و تحریم شرکت‌های ایرانی، در مجموع تبدیل به مهم‌ترین عوامل بروز و تداوم رکود شدید اقتصادی در ایران شد، تجزیه و تحلیل استراتژی های مختلف در دستورکار بازاریابان شرکت ها برای فرار از این رکود ناخواسته قرار گرفت.

اما کماکان بسیاری از شرکت ها با این پیامد دست به گریبان اند و هنوز راهبرد مشخصی برای عبور از آن ندارند. رکود عبارت است از کاهش چشم گیر تقاضا در مقابل تولید و به عبارت منطقی تر عدم چرخه مالی کشور یا منطقه به صورت مثبت و به حالت دقیق تر عدم تمایل اعضای جامعه به خرید کالاهای بادوام و در برخی موارد خرید فقط کالاهای اساسی آنهم با میزان کاهش چشمگیر نسبت به دیگر دوران های مالی. با استفاده با همین تعابیر واضح است که همزمان با ایجاد رکود در اقتصاد، فعالیت های اقتصادی نیز وارد یک دوره نزولی می شوند که از مهمترین آنها می توان کاهش نرخ اشتغال و افزایش بیکاری، کاهش سرمایه گذاری و کاهش سودهای مشارکتی، کاهش تمایل به فعالیت های تولیدی و صنعتی را نام برد.

در این میان بنگاه های اقتصادی با چالشی جدی رو به رو می شوند، کسب و کارهای کندتر و ضعیف تر از بین می روند و بنگاه های قوی و مقاوم تر باقی می مانند. تقریباً قریب به اتفاق کسب و کارها وضعیت پیچیده و دشواری را سپری می نمایند. با این وجود شاید بتوان این دوران رکود را برای حوزه بازاریابی و تبلیغات به مثابه یک فرصت و دوران طلایی تلقی کرد. چرا که در چنین شرایطی بنگاه های اقتصادی تلاش های بیشتری را معطوف فعالیت های بازاریابی می نمایند و دانش و تخصص بازاریابی اهمیت و جایگاه رفیع تری در استمرار فعالیت و بقا کسب و کارها می یابد. در این میان کسب و کارهایی که خیال تغییر و تطبیق با شرایط موجود را ندارند به تدریج از گردونه رقابت حذف می شوند اما بنگاه هایی که شرایط را به خوبی درک کرده اند و خود را با وضعیت موجود تطبیق داده اند این گردنه دشوار را نیز با موفقیت طی خواهند نمود.

موسسات خدماتی نیز از این فرآیند مستثنی نیستند. هر موسسه ای که خدماتی را به مشتریان خود ارائه می-دهد جهت پیشی گرفتن از رقبا می بایستی تغییراتی را در آمیخته و سیستم بازاریابی خود اعمال کند و در حقیقت گلوگاه تغییر شرایط در مراحل مختلف اقتصادی، همین ایجاد تغییرات در آمیخته ها و استراتژی ها خواهد بود که منجر به حفظ و افزایش سهم بازار خواهد شد. استراتژی ها در خدمات معمولاً بر پارامترهایی همچون نوع خدمت، قیمت، مکان، توزیع، پرسنل، دارایی ها و امکانات فیزیکی و شکل فرآیند، سوار می شوند.

استراتژی های بازاریابی ابزاری هستند که اهداف توسط آنها حاصل می شود. استراتژی می تواند برای هریک از عناصر آمیخته بازاریابی تعیین گردد. در واقع استراتژی بازاریابی شامل متغیرهای متفاوتی است که شرکت می-تواند آنها را کنترل کند یا خود را با متغیرهای غیر قابل کنترل وفق دهد تا بصورتی مناسب به اهدافش نائل شود. آن گروه از متغیرها که قابل کنترل است مربوط به امکانات و اختیارات درونی شرکت می شوند و گروه دیگری که قابل کنترل نیستند متغیرهای محیطی شامل تقاضا، نیروهای رقابت، ساختار توزیع، قوانین بازاریابی، هزینه های غیر بازاریابی می باشند. متغیرهای قابل کنترل استراتژی بازاریابی شامل محصول، قیمت، مکان، توزیع، پرسنل، دارایی ها و امکانات فیزیکی و فرآیند می باشد.

هنگامی که از نظر اقتصادی شرایط سختی بر کشور حاکم می گردد، شرکت ها به سمت استراتژی هایی روی خواهند آورد که به هزینه پایین تر در تولید کالاها منجر می شود. همچنین تحقیقات قیمتی و اعتبار بیشتر به منظور تحریک تقاضا از طرف شرکت ها صورت می گیرد. به منظور اینکه کالاها به راحتی در دسترس مشتریان قرار بگیرد، شبکه های توزیع توسعه می یابند. در خصوص تبلیغات نیز معمولاً هزینه های تبلیغات در دوره رکود کاهش خواهد یافت. اما این حاکی از روح محافظه کاری شرکت ها نیز هست.

اگر بخواهیم تحقیقات مشخصی را ملاک قرار دهیم،  توجه به کیفیت خدمات نسبت به رقبا در عامل محصول / خدمت یک از مواردی است باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد. از طرفی افزایش فعالیت های پیشبرد فروش به خصوصیات فرهنگی کشور بستگی خواهد داشت. برای مثال اگر کشور آمریکا را در نظر بگیریم به دلیل بالا بودن اعتماد مردم این کشور نسبت به تبلیغات، افزایش فعالیت های پیشبرد فروش در دوره رکود می تواند در تحریک مشتریان نسبت به خرید بیشتر مفید باشد ولی در ایران (هر چند این یک قانون کلی نیست) به دلیل عدم اعتماد مصرف کنندگان به تبلیغات و فعالیت های پیشبرد فروش به خصوص در دوره رکود، افزایش فعالیت های پیشبرد فروش نمی تواند آنچنان که باید و شاید در افزایش مصرف مشتریان مؤثر باشد و باید بررسی بیشتری صورت گیرد. توجه به کارکنان و آموزش آنها و بهبود روابط با مشتریان از طریق کارکنان و همینطور استخدام کارکنان متخصص نیز می تواند شرایط را بهتر کند. استراتژی هایی که بدان اشاره شد همگی می تواند تا حدی راهگشای شرایط رکود باشد یا به تعبیری ابزار رقابتی برای شرکت ها در بدست آوردن سهم بازار در بازاری که سهم آن رو به افول است.

نویسنده: رضا مافی 

مدرس و مشاور توسعه بازار

مطلب اختصاصی سایت برنداِبات

.

بخــوانیـــــد، بیـــاموزیـــــد، قدرتـــــمند شوید

برندابات مرجع تحلیلی، آموزشی برندینگ، بازاریابی، تبلیغات

گروه توسعه کسب و کار آرمانی ارائه دهنده راهکار برندسازی، مارکتینگ و تبلیغات

کلیه حقوق مادی و معنوی متعلق به وب سایت BrandAbout میباشد . کپی برداری فقط با ذکر منبع مجاز می باشد.

  • تاثیر برندشخصی قدرتمند بر روی برند مکان

    برداشت دوم: برندشخصی و برند مکان پوردوسی (فردوسی) شاعر بزرگ پارسی می فرماید : به نام خداون…
  • برندسازی و تولید

    برندسازی و تولید

    برداشت اول : برندسازی و تولید بیایید اینگونه آغاز کنیم ، تفکر یک جامعه آیا تاثیری بر روی ک…
  • مشتری محوری یا کارآفرینی محوری

    مشتری، محور کارآفرینی

    گفت و گوی اختصاصی پژمان پاکدامن با دکتر محمود محمدیان در خصوص الزامات بازاریابی در کارآفری…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *