تمرکز استراتژی حیاتی برای سازمانهای کوچک و مغازه ها

یکی از بزرگترین معضلات کشور و چالشهای اصلی دولت کاهش آمار بیکاری است. این مهم به واقعیت نمیرسد مگر با فعال کردن واحدهای کوچک تولیدی/ خدماتی و رونق بخشیدن به کسب و کارها، صنوف و مغازه ها. البته دولت قبلی با اعطای وامهای زود بازده سعی کرد تا این مشکل را حل کند، دولت جناب آقای روحانی نیز تا حدودی (البته با تغییرات اساسی در اعطای وام) حل مشکل را در تزریق نقدینگی به این سازمانهای کوچک جستجو کرده است ولی مشکل جایی دیگر است. مشکل اصلی کمبود پول نیست !

مشکل اصلی وجود صنوف مشابه در تعداد زیاد است و کمبود دانش صاحب صنف به علم رقابت.

قنادی های موجود در تهران ۱۶۰۰ عدد، چلو کبابی های تهران ۸۰۰ عدد و غیره. بسیاری از مردم با اندک سرمایه ای که جمع میکنند وارد یک صنف کوچک میشوند، مغازه/ کارگاه خود را تاسیس می کنند به امید درآمدی قابل قبول، غافل از آنکه در یک همچین بازار بشدت رقابتی، صاحبان اصناف و کسب و کارهای کوچک باید در خصوص رقابت و شناخت رقبا بسیار توانمند باشند وگرنه بازنده ای بیش نیستند. کافیست در خیابان سهروردی تهران قدم بزنید صدها کابینت ساز و نصاب کابینت وجود دارند که اکثرا فعالیت مشابهی دارند، این وضعیت تمام بازارهای ما میباشد. و کمتر پیش میلید که صاحب مغازه یا کسب و کاری کوچک از خود بپرسد چگونه باید بین ۱۰۰۰ رقیب فعال برنده شوم؟ جواب من یک کلمه است: “تمایز”

دانستن متد جایگاه سازی در بازاریابی و برند سازی برای صنوف، کسب و کارهای کوچک و مغازه ها حیاتی است و در واقع داستان بقای این نوع از سازمانها به همین دانش مرتبط میشود. جایگاه سازی کسب و کارتان در ذهن مشتریان احتمالی به شما کمک میکند تا در این بازار پر از رقیب متمایز شوید.

ماهیت بسیاری از این کسب و کارهای کوچک کاملا متفاوت است. به عنوان مثال کسی که کابینت منزلش را امروز عوض می کند به احتمال قوی تا ۱۰سال دیگر برای خرید کابینت به سراغ کابینت ساز دیگری یا همان کابینت ساز قبلی نمی رود . ولی کسی که امروز ۱ کیلو شیرینی خریداری میکند احتمالا چند روز دیگر مجدد بخواهد شیرینی بخرد وجود دارد. استراتژی تمرکز به مانند یک پارچه کت شلواری است، برای دوخت یک دست کت شلوار نیازمند به یک خیاط است ابعاد متقاضی را بگیرد و برای آن شخص لباسش را بدوزد و برای شخص دوم ابعاد فرد دوم لازم است. پس کپی برداری در خیاطی تقریبا جایگاهی ندارد، چون هیچ دو آدمی از لحاظ ابعاد فیزیکی به هم شباهت ندارند، (سری دوزی در خیاطی باعث میشود براساس ابعاد هر شخص حتما روی لباس خریداری شده باید اصلاحاتی انجام شود.) در کسب و کار هم همینگونه است.

چگونه یک کسب و کار کوچک میتواند متمرکز شود؟ پاسخ صحیح نیازمند دانستن اطلاعاتی در خصوص آن کسب و کار و رقبا میباشد.

در انتها تاکید میکنم ، تمرکز، استراتژی حیاتی برای کسب و کارهای کوچک و مغازه هاست. تمرکز به کسب و کار کوچک کمک میکند تا توسط مشتریان احتمالی دیده شوند و مشتری دلیل خریدش از مغازه/ کسب و کار کوچک/صنف را میداند. بزرگترین مشکل صاحبان این نوع کسب و کارها اشتباه گرفتن میدان رقابت است، اکثر آنها فکر میکنند در بازار میبرند یا می بازند در صورتیکه میدان اصلی نبرد در ذهن مخاطب است. صاحب یک کسب و کار باید بتواند شرایط را بگونه ای مدیریت کند تا قبل از ورود مشتری به بازار، او در ذهن مشتری احتمالیش برنده شود و رقبا را قبل از خرید از میدان بدر کند.

این هفته به اهمیت کسب و کارهای کوچک و لزوم استفاده از متد تمرکز برای آنها پرداختیم. از هفته دیگر سعی میکنم هر هفته یک صنف را مورد بررسی قرار دهم.

تمام حقوق این نوشته متعلق به نویسنده است و استفاده بدون اجازه از نویسنده پیگرد قانونی دارد.

منبع: فرصت امروز