میخواهید کسب و کاری را شروع کنید ؟ ایده ای دارید و فرصتی را در بازار پیدا کرده اید، حتما با خود عهد بسته اید که سخت کار خواهید کرد تا به موفقیت برسید، ولی از کجا شروع میکنید؟
راه درست شروع یک کسب و کار “ساختن برند از ابتدا“ میباشد.
فرصتهای بسیار و ایده های متنوعی در ذهن کارآفرینان وجود دارد و البته افرادی که سخت کار میکنند ولی فقط تعداد معدودی از آنها به پیروزی میرسند چون نمیدانند که در دنیای امروز با برند شدن میتوانند موفق باشند. برای ساخت برند باید مرحله کلیدی را پشت سر بگذارید.
- تمرکز: باید متمرکز شوید تا معرف چیزی در ذهن مخاطبین باشید
- ساخت دسته کالا: بعد از آن میتوانید دسته ای جدید از کالا یا خدمات را بوجود آورید تا در آن اولین باشید (اولینها همیشه به یاد میمانند).
- روابط عمومی بجای تبلیغات: بعد از ساخت دسته کالا باید به شهرت برسید، روابط عمومی میتواند به شما کمک کند تا این شهرت را کسب کنید، روابط عمومی برند شما را میسازد.
- ابزاری که ماندگاری شما در ذهن مخاطب کمک میکند و تضمینی بر موفقیت برنامه های روابط عمومی شما خواهد بود عبارتند از نامگذاری درست، استراتژی گفتاری (میخ گفتار) درست، و هویت بصری (چکش بصری) درست تا میخ گفتار را در ذهن مخاطب تثبیت کند. تثبیت مییخ گفتار از طریق شنیداری یا BatlleCry که با تکنیکهای شعار نویسی و یا استفاده از اصوات میخ گفتار را در ذهن مخاطبین ماندگار میکند.
خطای استفاده از نام عمومی : یکی از مشکلات بزرگ کارآفرینان انتخاب نام نا مناسب برای کسب و کارشان است و یا بی نام بودن فعالیتشان است. امروزه به علت تعدد نامهای مشابه عمومی تشخیص هر کسب و کار از دیگر سخت شده است ، انتخاب نام عمومی امروزه مانند خودکشی برای یک برند است. شاید شرکتها و کارآفرینانی که نامهای عمومی (مانند ایران خودرو، داده پردازی ایران، نانو فن آوران و دها نام اینگونه) را برای کسب و کارشان انتخاب میکنند با خود می اندیشند ، چه عالی! نام انتخاب شده بیان کننده فعالیتمان نیز هست . ولی واقعیت این است که این نامها بدرد دهه های ۶۰ و ۷۰ شمسی میخورد امروزه نام عمومی برای کسب و کار ، موفقیتی را ندارد به نمونه زیر در خصوص اپلیکیشن های تاکسی یاب توجه کنید،
آی تاکسی، هی تاکسی، تاکسی شهری، تاکسی یاب، چابک تاکسی، تاکسی قهوه و دهها اپلیکیشن تاکسی که کسی نمیداند کدام ،کدام است! ولی در این بین به نام اسنپ بر میخورید که خود نام ایجاد تمایز میکند.
خطای نداشتن استراتژی: اکثر کارآفرینان استراتژی خاصی برای محصول یا خدمتشان ندارند و لذا معمولا اصلا میخ گفتاری (بیان استراتژی) برای سازمانشان تعریف نکرده اند و یا معمولا از کلماتی تکراری و مشابه اکثر آنها استفاده میکنند و این کلمات با محوریت مفاهیم مشتری مداری بیان میشود را ندارد، (مشتری مداری دیگر قدرت رقابتیش را از دست داده است) تمایز دیگری باید برای کسب و کارتان پیدا کنید. اگر بخواهم در یک جمله خلاصه کنم کارآفرینان معمولا استراتژی خاصی ندارند.
خطای نبود هویت بصری (چکش بصری): این خطایی است که گریبان بسیاری از کسب و کارها و کارآفرینان ما را گرفته است، لوگو چکش بصری نیست، طراحی ست اداری چکش بصری نیست، تبلیغات چکش بصری نیست. چکش بصری هویتی است که به استراتژی سازمان (میخ گفتار) ارتباط مستقیم دارد این چکش بصری است که شما را بین دیگر رقبا متمایز میکند به سیگار مالبرو توجه کنید، زمانی که این برند خود را در دنیا معرفی کرد برندهای بزرگی مانند وینستون، کمل و … در حال فعالیت بودند، آنها متمرکز شدند و جایگاه سیگار مردانه را تعریف کردند، این جایگاه در استراتژی گفتاری(میخ گفتار) آنها دیده شد “The masculine cigarette ” و چکش بصری آنها ” گاوچران” نماد مردی در آمریکا همیشه با این برند دیده شد. این برند طی مدت کمی توانست تمام برندهای دیگر سیگار را پشت سر بگذارد و در سال ۲۰۱۴ با بیش از ۱۴ میلیارد دلار فروش ۱۳۰ درصد بیشتر از برند دوم وینستون فروش کند.
فکر میکنم همه ما اذعان داریم که سیگار بازاری بسیار رقابتی و افراد سیگاری معمولا سیگارشان را تغییر نمیدهند ولی مالبرو در همین بازار بسیار خشن و بیرحم توانست با رعایت اصول برند سازی برنده بازی باشد.
تمام حقوق این نوشته متعلق به نویسنده است و استفاده بدون اجازه از نویسنده پیگرد قانونی دارد.
منبع: فرصت امروز
