خانه مقالات برندینگ مقصود تویی…

مقصود تویی…

40 ثانیه خوانده شده
۰

در مقالات پیشین با هم مسیری را آغاز کردیم که در آن بر ارزش ویژه «نام» یکایک ما در بازار مبادله نام های آدمیان یعنی زندگی روزمره ما تاکید شد، این مسیر را با نوشتن «اعلامیه ترحیم خودمان» آغاز کردیم،تا به خودمان تلنگری بزنیم و ببینیم دوست داریم از ما چگونه یاد شود!در ادامه با پاسخ به پرسش هایی به «کیستی» خودمان پاسخ دادیم و دریافتیم برای اینکه احساس رضایت کامل داشته باشیم و همیشه به نمایان ساختن آن اشتیاق داشته باشید و بخواهید با تمام وجود فریاد بزنید، این منم ،من ما کیست و ماموریتش چیست؟ در این شماره و در ادامه این مسیر میخواهیم تا شما «مقصود» خود را علنی کنید!

برای ساخت یک ساختمان،طراحی یک ساختار سازمانی کسب و کار و یا مدل برند شخصی،ما باید «مقصود» ساخت ساختمان،کسب و کار و شخصی که می خواهیم این طرح را برای او طرح ریزی کنیم بدانیم،به همین ترتیب است که «مقصود» در خلق هر چیزی از نقطه صفر،مهم است.«مقصود»سازمان،ماهیت کسب و کار،جهت زندگی و… را هدایت می کند،هم عنصری بسیار مهم و هم یک محدودیت مهم است؛توجه کنید که هیچ سازمانی،کسب و کار،ساختمان یا فردی نمی تواند به گونه ای طراحی و عملیاتی شود که برای همه افراد همه چیز باشد. تغییر یا بازآفرینی مدل برند شخصی نیازمند شفاف کردن مقصود است،باید «مقصود» را به عنوان یک «فراهدف»در نظر بگیرید که از بالا مدل برند شخصی شما را هدایت می کند.

مقصود خود را علنی کنید!

بروس هازن معتقد است«اگر کار خود را با مقصودتان همسو نکنید،فقط مکان آن مشکل را به میز دیگری منتقل می کنید»،اگر بخواهیم بگوئیم که «مقصود»کلی زندگی همه ما کمک به دیگران است،آیا کسی با این تعبیر مخالف است؟ طبیعتا خیر!حتی کسی که «مقصودش»جمع آوری ثروت است نیز تنها با فروش خدمات و محصولاتی موفق می شود،که به نحوی به مردم کمک کند. اما چگونه «مقصود» کلی خود را تشخیص و یا شکل دهیم؟  تمرین های زیر می تواند به این پرسش مهم پاسخ دهد و کمک کند تا ما مقصودمان راعلنی کنیم!

داستان شهرت شما

بسیاری از مااز اینکه تصویر و داستان زندگی مان در صفحه اول یک روزنامه یا جلد یک مجله چاپ شود بسیار خوشحال خواهیم شد، مطمئنا به دنبال روشی خواهیم بود تا این رخداد در زندگی ما واقعا رخ دهد و برای دستیابی به آن حاضریم کارهای بسیاری را انجام دهیم، اما هیچ گاه به نقش «مقصود» مان از زندگی در این روند فکر هم نمی کنیم؛این تمرین توسط دیوید سیبت طراحی شده است،قوه تخیل را به چالش می کشد و به ما کمک می کند مقصود و علائق اصلی مان را به شکل مطلوبی به هم وصل کنیم.تصور کنید دوسال از امروز گذشته است و یک رسانه شناخته شده به تازگی داستان بزرگی درباره شما نقل کرده است،با یک تصویر از صورت خندان شما در کنار نقل قول هایتان با یک تیتر در صفحه اول که به «شما» اشاره دارد!

برای اینکه در اجرای این تمرین موفق و انگیزشی تر عمل کنید،با استفاده از ابزارهای گرافیکی تصویر صفحه اول آن روزنامه یا مجله را با داستان خودتان در پاسخ به این سوالات بسازید.  

  1. نام این رسانه که مورد علاقه شما در انعکاس داستان زندگی شماست چیست؟روزنامه یا مجله ای که دوست دارید در آن تیتر یک شوید و حضور در آن برای شما خود نوعی افتخار است را انتخاب کنید.
  2. داستان درباره چیست؟ محوریت داستان زندگی کاری شماست و شما به علت موفقیت در این زمینه انتخاب شده اید.
  3. چرا شما انتخاب شده اید؟ علت انتخاب شما فرمول موفقیت و مسیر پر افتخار و متمایزی است که در آن پر افتخارتر از دیگران ظاهر شده اید.

 زندگی جدید شما

همه ما به دنبال فرصت هایی برای تغییر زندگی مان هستیم و هر چقدر این تغییر با هزینه های کمتری باشد ،مطمئنا برای ما جذاب تر خواهد بود، این فرصت اگر به ما داده شود چه خواهیم کرد؟ فرض کنید یک روز پستچی پاکت قطوری از اسناد قانونی به شما می دهد و شما را شگفت زده می کند. یکی از بستگانتان که فردی ثروتمند بوده فوت کرده است و ۱۸ میلیارد تومان برای شما به ارث گذاشته است!اما شما باید برای گرفتن پول دو شرط را به طور کامل انجام دهید!

وصیت نامه عمو از شما می خواهد شغل خود را ترک کنید و دو کار یک ساله را پیگیری کنید،در این دوسال شما هزینه زندگی ماهیانه و هم چنین بازپرداخت هزینه های مربوط به انجام کارها مثل مسافرت و تحصیلات را دریافت خواهید کرد. در آخر سال اول یک پرداخت ۹ میلیارد تومانی دریافت خواهید کرد و ۹ میلیارد تومان دیگر یک سرمایه گذاری امن است که با اتمام کار یکساله دوم آزاد می شود؛حال شما چه باید بکنید؟

سال اول؛کار اول این سال را صرف یادگیری چیزهای جدید کنید. لازم نیست به دانشگاه یا هر برنامه درسی رسمی تحصیلی بروید،خیلی ساده باید از زمان و انرژی خود برای تمرکز مشتاقانه بر یادگیری چیزهای جدید استفاده کنید. چه چیز یاد خواهید گرفت؟چزور خود را پرورش خواهید داد؟

سال دوم؛کار دوم یک فعالیت اجتماعی،معنوی عام المنفعه برای حمایت پیدا کنید. یک سال برای نحقیق درباره این فعالیت وقت دارید،در پایان سال دوم باید ۹ میلیارد تومان موجود در سرمایه گذاری امن خود را به این فعالیت که انتخاب کرده اید اهداء کنید.

 سال سوم؛سبک زندگی شما سبک زندگی جدید شما از سال سوم شروع می شود،از چه سبک زندگی بعد از اتمام این دوکار لذت می برید؟شما ۹ میلیارد تومان دارید،کجا زندگی خواهید کرد؟با چه کسی؟زمان خود را چگونه خواهید گذراند؟ چه فعالیت هایی را پیگیری خواهید کرد؟ سعی می کنید چه کاری را به انجام برسانید؟

بیانیه مقصود شما

شما تا کنون مواد اولیه با ارزشی را برای کمک به شناسایی «مقصود» خود جمع کرده اید،اکنون زمان ساختن یک بیانیه مقصود است،برای همین منظور لازم است تصور کنید که از نظر مالی مستقل هستید – همانطور که در تمرینات قبل این کار را کردید- و آماده شروع زندگی دقیقا همانطور که انتخاب می کنید.برای همین منظور روی سه تکه کاغذ یادداشت سفید،سه فعالیتی را توصیف کنید که بیش از همه از تمرکز کردن بر آن ها لذت می برید.

حال آن فعالیت ها را باید به بیانیه مقصود خودتان تبدیل کنید؛از جمله زیر که خیلی از نظر دستور زبان صحیح نیست به عنوان مبنای «بیانیه مقصود»خود استفاده کنید:

" من دوست دارم که به مردم ،کمک کنم از طریق این فعالیت ها"

سپس جدول زیر را با افعال و اسامی که در کاغذ یادداشت های سفید نوشتید پرکنید. اول افعال و اسامی محبوب خود را بالاتر بگذارید!

من دوست دارم که

به مردم (اسم)

کمک کنم (فعل)

از طریق این فعالیت ها (فعل)

 

 

 

 

 

به همین راحتی بیانیه مقصود شما نوشته شد،شما چند جمله قدرتمند که شاید حتی غیر معقول به نظر بیایند،خلق کرده اید که به «مقصود» حقیقی و رضایت بخش اشاره دارد. این را به عنوان نسخه اول بیانیه مقصودتان در نظر بگیرید. شاید بخواهید با جملات بازی کنید و کلمات را دوباره بچینید،ولی ایده اصلی را گرفته اید!

مقصود شما؛ارزش شما 

مقصود شما کمک شایانی به معنابخشیدن و تصویر نمودن «ارزش شما» می نماید،ارزشی که برای مشتریان و فعالیت های کلیدی و اصلی شما نقشی موثر و غیر قابل انکار دارد و کانون هویت مرکزی شما را در مدل برند شخصی کانواس می سازد.

جیمز آلن در کتاب وقتی که آدمی فکر می کند نوشته است «کسانی که آماده درک مقصودی عظیم نیستند باید افکارشان را روی انجام بی نقص وظیفه شان متمرکز کنند، مهم نیست که کار آن ها چقدر ناچیز به نظر برسد. فقط از این طریق است که افکار می تواند تجمیع شود و عزم راسخ و انرژی فرد توسعه یابد،کاری که اگر صورت گیرد دیگر هیچ چیز انجام نشدنی نیست».

اگر در تعریف «مقصود»تان مشکل داشتید،تکلیف چیست؟اول باید بدانید که شما تنها نیستید. بر اساس گفته یک نویسنده تنها ۳ درصد مردم شجاعت پیدا کردن و دنبال کردن رویاهایشان را دارند. دوم اینکه هنوز می توانید با تمرکز عمیق بر هر کاری که انجام می دهید به برتری و رضایتمندی برسید.

نویسنده: بهروز شیخ رودی 

مشاور و مربی برند شخصی

مطلب اختصاصی سایت برنداِبات

 

.

بخــوانیـــــد، بیـــاموزیـــــد، قدرتـــــمند شوید

برندابات مرجع تحلیلی، آموزشی برندینگ، بازاریابی، تبلیغات

گروه توسعه کسب و کار آرمانی ارائه دهنده راهکار برندسازی، مارکتینگ و تبلیغات

کلیه حقوق مادی و معنوی متعلق به وب سایت BrandAbout میباشد . کپی برداری فقط با ذکر منبع مجاز می باشد.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *