در این مقاله از سری نوشته های جیم حوزف "برندسازی شخصی برای زندگی بهتر" است که در آن سعی شده است به شما کمک کند برند شخصی موفقی بسازید.
فردی را در زندگی خود درنظر بگیرید که همیشه بدون توجه به اتفاقات، در کنار شما بوده است. شما برای گرفتن کمک روی این شخص حساب می کنید. اما اگر آن شخص اساسا تغییر کرده و دیگر همان فرد قبلی نباشد، چه اتفاقی می افتد؟ ناگهان مشکلی پیش می آید و شما نمی دانید چه باید بکنید. شخصی که شما فکر می کنید او را به خوبی می شناسید همانند یک برند است.
یکی از پایه های اصلی برندسازی شخصی، داشتن تداوم در تمام جنبه های زندگی است. اگر شما تداوم نداشته باشید، هیچ کسی نخواهد توانست بر شما تکیه کند و شما قادر نخواهید بود با برندی که ایجاد کرده اید، زندگی کنید. این نکته ممکن است واضح به نظر برسد، اما بیشتر از آنچه فکر می کنید، چالش برانگیز است.
در اینجا مثالی از زندگی خودم می آورم. در طول این سالها، یک برند شخصی ایجاد کرده ام که آن را با من می شناسند. من دوست دارم پیراهن های رنگارنگ با طرح های مختلف و همچنین راه راه بپوشم. من شلوار جین با کاپشن به جای یک دست کت و شلوار رسمی می پوشم. از شال گردن و کلاه استفاده می کنم. با اینکه مد روز نمی پوشم، اما سبک خاصی دارم که نشان دهنده برند شخصی من است. من این کار را آگاهانه انجام می دهم.
هر چند یک بار هم برای تجربه جدید، آن را تغییر می دهم. گاهی اوقات هم که زمان کافی برای انتخاب یک لباس ندارم، کت و شلوار می پوشم و گاهی اوقات یک پیراهن رنگی می پوشم زیرا پوشیدن آن آسان تر است. روز دیگر هم لباس کالجی می پوشم و مردم تمام طول روز با نگاه عجیب و غریبی به من نگاه می کنند.چون آن را دوست ندارند. در واقع، از آن نفرت دارند به طوری که در مورد نظر می دهند: "حالت خوب است؟" "چه اتفاقی افتاده؟" و بارها و بارها از این نوع سوالات می پرسند.
با اینکه ما به طور خاص در اینجا در مورد رفتار و نحوه لباس پوشیدن صحبت می کنیم، تداوم در برندسازی به تمام جنبه های برند شما از جمله تمام انتخاب هایتان مربوط می شود. شما باید به طور مداوم برندسازی کنید به طوری که مردم بدانند چه انتظاری از شما باید داشته باشند.
بگذارید برند شما در هر بار شما را هدایت کند.
هر بار که به شخصه در وضعیت دشواری قرار می گیرم و نمی دانم چه باید بکنم، نگاهی به برندی که تعریف کرده ام می اندازم و پاسخ خود را از آن دریافت می کنم. وقتی با افرادی کار می کنم که به خصوص سخت گیر هستند، به جای درگیر شدن با آنها، از برندی که تعریف کرده ام کمک می گیرم و با آنها به اتفاق نظر رسیده و همکاری را تقویت می کنم. این برند من است.
وقتی پستی با رنگ نامناسب را در رسانه های اجتماعی می بینم، یک لحظه در مورد اینکه چگونه پاسخی دهم که مردم از من انتظار دارند، فکر می کنم. سعی می کنم یک تن و صدای سازگار در تمام پست ها و نظرات ام داشته باشم.
در موقعیت های اجتماعی، از خودم می پرسم چگونه می خواهم دیگران مرا ببینند و اهداف من در هر رویداد چیست. این نکته نحوه لباس پوشیدن، نوع نوشیدنی ها و تعامل مرا با دیگران مشخص می کند. اگر هدف من جنبه سرگرم کننده داشته باشد، یک رویکرد است، اما اگر هدف شبکه سازی برای کسب و کارم باشد، رویکرد کاملا متفاوتی خواهم داشت. در هر صورت، به عنوان برند شخصی ام وارد می شوم.
به یاد داشته باشید که هر تعامل شما، کلیت برند شما را می سازد. ثبات و تداوم برای اطمینان از انطباق با برندی که تعریف کرده اید و آنچه مردم از شما انتظار دارند، مهم است.
.
بخــوانیـــــد، بیـــاموزیـــــد، قدرتـــــمند شوید
برندابات مرجع تحلیلی، آموزشی برندینگ، بازاریابی، تبلیغات
کلیه حقوق مادی و معنوی متعلق به وب سایت BrandAbout میباشد . کپی برداری فقط با ذکر منبع مجاز می باشد.